روی نیمکت نشستم و از رایحه شیرین گلهای پشت دخترک لذت می بردم و منتظر می مانم که دوست پسر بالغ او برای قرار ملاقات برود. این مرد با دست خالی نیامد ، بلکه کودک را به شکل یک عضو لاستیک به یک هدیه کوچک تبدیل کرد. یک عوضی بی تجربه مشتاقانه پرسید که با او چه باید کرد و مرد شروع به آموزش با او کرد. او سر خود را به دهان خود آورد و شروع به آموزش مکیدن کرد. پیراهن خود را به سمت بالا کشید و آلت تناسلی سیلیکونی خیس را داخل بیدمشک او فرو برد ، لباس زیر را درآورد و روی پاهای او انداخت. ابتدا عکس سکس های خارجی سعی کردم نفوذ کنم ، سپس ابتکار عمل را گرفتم و نوک سینه را لیسیدم و آن را بیرون کشیدم ، و آن را مانند یک سگ لعنتی کردم ، با یک کلاه در بالای سرش نشسته ، به آن مکیدم و دهان خود را تمام کردم.