دانشجو که یک بطری آبجو خریده بود ، رفت تا روی نیمکت پارک بنشیند. نشست و چند پف با سیگار برگش برداشت و بلافاصله شروع به ارزیابی وضعیت اطرافش کرد. برای او مهم بود که هیچ کس نبیند که حالا او چه کاری انجام می دهد. لباسش را پایین انداخت عکس های سکسی خارجی ها و گربه اش را احساس کرد. سپس او زاویه را بلند کرد و شروع به پیچیدن گربه در دست خود کرد. دانشجو که یک بطری آبجو برای خودش خریده بود ، رفت تا روی نیمکت پارک بنشیند. او نشست ، چند سیگار با سیگار برگ خود برداشت و بلافاصله شروع به ارزیابی وضعیت اطراف خود کرد. برای او مهم بود که هیچ کس نبیند که حالا او چه کاری انجام می دهد. لباسش را پایین انداخت و گربه اش را احساس کرد. سپس او زاویه را بلند کرد و شروع به چرخاندن گربه خود به کنار کرد. او به یک تخت گل رفت. پایش را روی آن گذاشت و شروع به نوشتن کرد. هنگامی که یک جت از سوراخ او ضرب و شتم کرد ، او یک تخت را به صورت دایره ای سوار کرد تا بر روی گیاهان تا آنجا که ممکن است آب بریزد. و لباس را به عقب کشید ، او راضی بود .. او به سمت دسته گل رفت. پایش را روی آن گذاشت و شروع به نوشتن کرد. وقتی جریان آب از سوراخ او بیرون زد ، حوض را به صورت دایره ای راند. تا آنجا که ممکن است گیاهان را آبیاری کنید. لباس را کشید و خوشحال شد.