یک مرد طومار اجازه داشت در بانک بماند و نشت کند. او همه بطری ها و آبغوره را باز کرد و بلافاصله شروع به ریختن همه اش کرد ، لیوان ها را عوض کرد. آنها اولین میان وعده را به زن دادند ، سیگاری به او دادند و ریختند. این مبارزات مبارک همچنان باعث تحریک وازیلینا شد ، اما او پیچیده نبود و لبخند شیرینی زد. مردان مخصوصاً به او افزودند ، و نوشیدنی های مختلف را با هدف تهیه می کردند ، فاحشه را به سرعت از بین می بردند و او را می گرفتند. پس از مرتب سازی ، دختربچه شروع به بریدن کرد و بچه ها کمرش را باز کردند تا بتواند نفس راحت تری بکشد عگس سگس خارجی ، او را روی مبل خواباندند و کاملاً باز کردند. کانا بین پاهایش نشست و انگشتش را داخل سوراخ کرد ، اما هیچ واکنشی نشان نداد.