پس از شستن ، گاو شروع به حمله به وسایل خود کرد و فقط یک حوله حمام بزرگ را روی بدن برهنه خود کشید. همسایه طاس از او درخواست کمک کرد زیرا همسرش مدت طولانی در تعطیلات به سر می برد. شلوار خود را درآورد و در حالی که دختر کوچک مشغول خشکشویی بود ، شروع به نگاه کردن به او کرد. او برهنه بود و زیر لباسشویی می داد. بعد از نامردها ، آهن بیشتر از آلت آلت تناسلی مرد وجود نداشت ، بنابراین یک دوست زانو زد و آلت تناسلی را در دهان او گرفت. لبهایش را روی سرش حرکت داد ، تکه اش را درآورد و به یک هشت پا تبدیل شد و عمویش عكس سكسى خارجى را از پشت راه داد. پاهایش را زیرش باز کرد ، خزید و او را به پهلو داد. فاکر راضی سعی کرد آن را تا آنجا که ممکن است در سوراخ قرار دهد ، مخروط را برداشته و به زیبایی روی صورتش پاشید.