دختران با رفتن به توالت به جمع بازگشتند و شخصیت دیگری را با خود آوردند. یک جادوگر زیبا با کلاه به کارزار پیوست و شروع به روشن کردن شمع عکسهای سوپرسکسی خارجی خود کرد. همانطور که همه داستان او را تعریف می کردند ، یک تخیل درباره شجاعت و کمپین پس از نوشیدن رویای او ، آن را به واقعیت تبدیل کرد. دو پسر بچه را به لباس بستند و لباس پوشیدند و آنها ناخواسته شروع به پاک کردن دستهای خود کردند. شخصی انگشتان خود را در گربه او قرار داد و شروع به ضربان شدید کرد و کلاه در دست او خیس شد. آنها آن را درون بشکه ها گذاشتند و شروع به خشک کردن آن به دو عضو کردند و سوراخ هایی را رد و بدل کردند ، و دختر کوچک موقعیت خود را تغییر داد و برای سوار شدن رابطه جنسی برقرار کرد. آنها صورت خود را به طرف دیگر چرخاندند ، یک بشکه را گرفتند و روی لبه مبل نشستند و روی گربه و صورت خود را تمام کردند و به صورت برجستگی هایی برخورد کردند.