کشاورز که از طریق پنجره تمام زیبایی های زمستان روسیه و یک لایه بزرگ روی زمین را دیده بود ، خواستار گرمی و توجه زنانه بود. عروس او زیر پتو روی تخت بزرگ و رو به پایین آرام خوابیده بود. به آرامی از لبه پتو بیرون کشید ، سریع دستش را به الاغ برنزه رساند و کف دستش را زد. پاهایم را از هم جدا کردم و سرم را گره زدم به طوری که زن فرصت نداشت سرش را برگرداند ، مثل اینکه کنه ضخیمی روی گونه اش ظاهر شده است. لیوپکا رانهایش را باز کرد ، گربه اش عکس سکسی خارجی متحرک را اذیت کرد و الاغش را بالا برد. پیر به طومارها سیلی زد ، و چندین نفوذ به گربه او انجام داد ، دوست دختر خود را به پشت او قرار داد ، او را شیرجه کرد ، مقعد را با انگشتانش گشاد کرد و بلافاصله شروع به پخت مقعد کرد. سرطان را در پنجره گذاشت ، سپس چهار دست و پا در رختخواب گذاشت ، آن را در عمق دهان کاشت ، آن را بالای سرش آویزان کرد و سوراخ را بوسید.