مردی برای سخنرانی درمورد تاریخ و اتاقی به دفتر خود تماس گرفت و متوجه شد که زن بدون دامن نشسته است و آن را نزدیک خود قرار داد. او فهمید که چرا شروع به نشان دادن بدن او کرده است. او سینه های برهنه خود را نشان داد و دستان خود را بر روی پستانهای خود قرار داد تا او آنها را احساس کند و بیشتر تحریک شود. من چمباتمه زدم ، معلم را بین پاهایم زدم ، سرم را زیر زره انداختم و با شلخته شروع به اغوای او کردم. او لباس خود را بالا کشید و با زبان ایستاد که نانهای بین زبانش را بازی می کند و همه کارهایی را که کشاورز از او می خواهد انجام می دهد و از پوست نرم مخمل لذت می برد. او لباس زیرش را از این دختربچه درآورد و بین پاهای او نشست و عکس سکسس خارجی با فمینیست معروف کار کرد و نشان داد که او نیز می تواند تحت تأثیر قرار گیرد. سرش را داخل آن گذاشت و روی صورت خرد كننده نشست ، پاها باز شد و به خودش داد ، یك معلم راضی در واژن تمام شد.