این دوست دختر خندان به دوربین گفت که نام او کریستی است ، نمی خواهد اسم واقعی روسی خود را به او بدهد و با دستهای شیطان شروع به رانندگی بدن او کرد. همچنین درست است که یک لباس کوتاه سیاه و سفید به زیبایی وی خیانت کرده و او سوتین عوضی نپوشیده است. او لباس را از روی شکمش بیرون آورد ، لباس زیرش را درآورد ، لوس الاغش را روی بشکه ها انداخت و از پشت به واژن رفت. او پاهایش را بلند بالا برد ، یک گودال روی کلیتور قرار داد و بلافاصله شروع به تلاش برای داخل کردن آن کرد. نفس زیادی می کشید ، اما نتوانست اسباب بازی را از دستانش خارج کند و به سرعت خود ادامه می داد. او آن را کنار گذاشت ، یک موز حتی بیشتر طول کشید و آن عكس سكسى خارجى را از پشت دست کاشت ، با ناله بلند ، هر دو پا را خم کرد. دوباره اعضای خود را تغییر دادم و در وضعیت سرطان کاشتم ، در حالت دم اسبی مستقر شدم و استراحت فالوس را روی مبل تمام کردم.