گاو در شرف رفتن به شهر بود و سفرهای او کمرنگ شد. من با سه پسر سوار ماشین شدم و از آنها خواستم که به من سوار شوند. این مردان با مهربانی موافقت کردند که او را با خود ببرند ، اما از آنجا که او پولی برای پرداخت هزینه سفر نداشت ، آنها پیشنهاد دادند که عکس سکسس خارجی با محبت و لطافت پول را بپردازند. ما برای یافتن راه حل متوقف شدیم و بلافاصله دستانم را به گربه اش لمس کردیم. اریک سرش را تکون داد و به سمت پنجره ای که جوجه نشسته بود رفت و او را به مکیدن دعوت کرد. او به پشت سر نزدیك شد و از یك ضربه عمیق سرفه كرد. اما همه از رفتن به آنجا راحت نبودند ، او را بیرون آوردند و روی زانو زدند ، خروس سیاه دوباره به دهان فاحشه افتاد و دو مرد سفیدپوست او را دنبال كردند. آنها پتو را به زمین انداختند و سرطان را تنظیم کردند تا از دو طرف کشیده شود. از آلت تناسلی بزرگ داخل گاو ، مایع شفافی را زیر پاهای خود ریخت. آنها شروع به نفوذ مضاعف کردند. در ابتدا دختر کوچک درد داشت ، اما کشیش به سرعت به آن عادت کرد و زن از خوشحالی فریاد زد. آنها نوک پستان را به پشت او چرخاندند ، صورت او را با مایع منی پر کردند و خانه اش را تعقیب کردند.