کریستینا از گفتگو با معلمان در مورد تخیلات جنسی خود شرم داشت ، اما مطمئن بود که همه اینها در مهمانی های دانشجویی زیبا و لذت بخش است. به همین دلیل او با آنها عکس سگس خارجی موافقت کرد تا برای امتحانات آماده شوند. بچه هایی که روی زمین نشسته بودند کارشان را می خواندند و فکر می کردند که این مطالعه خسته کننده است ، می توانید زنانی را که در اطراف راه می رفتند بگیرید. آنها یک زن قزاقستانی را نزدیک خواندند ، و زن موافقت کرد که کانا را با ماساژ آرام کند ، پشت سر او ایستاده و شانه های خود را با ناخن های خود بمالد. بچه ها به سرعت لباس خود را از تن درآوردند و شروع به فشار دادن همراه با سرطان و کشیدن دهان و بیدمشک او کردند. پسر همسایه زن دوم قزاق را گرفت و ناله کرد. یک بلوند به سمت نوحه هایشان دوید و شوهرها با لبخندی راضی شروع به پایان دادن گره های شکم و صورت خود کردند.