بلوند تصمیم گرفت برای دوست پسر خود یک سورپرایز ترتیب دهد ، او خیلی دلش برای فاکر خود تنگ شده بود ، او از دوستش خواست برای ضبط یک پیام ویدیویی برای او کمک کند. او شورت را به کنار خود کشید و با انگشت شروع به مالیدن کلاه کرد و چشمانش را چرخاند که چطور سوراخ از خدمات او خوشش آمده است و شروع به تصور اینکه او نزدیک است ، کرد. او برای سرطان ژست گرفت ، به پشت دراز کشید ، یک بن عکس سگس خارجی بست سیلیکونی در دست گرفت ، سرش را به سینه هایش نگه داشت ، کاندوم پوشید و شروع به لعنتی کردن خودش کرد. او پاهایش را پرتاب کرد ، محور داخل سرش را پیچاند و بوساکی سرطانی ، گریس را به سمت انگشت هل داد. اسباب بازی خود را در دست گرفتم و به آرامی ، میلی متر در میلی متر ، شروع به کاشتن آن در یک توخالی محکم کردم. پس از آن ، زن دوربین را برداشت و با هیجان شروع به آزار و اذیت دوست خود کرد ، که از بالای او بالا رفت و با کلاهی روی صورتش نشست.