این زن که مشتاق تهیه برگه ای از زمان بود ، متوجه شد که گجت وی بسته است و به یاد دوست قدیمی اش برنامه نویس افتاد که پس از کار تماس گرفت و سعی در حل مشکل خود در خانه داشت. او که به تخت تکیه داده بود ، توانست خیلی سریع لپ تاپ را کار کند و زیبایی خود را از گردن ساشا آویزان کرد و با خوشحالی لبهای پرشور او را بوسید. تحریک او احساس او را چنان بد کرده بود که زن به سرعت خود را بدون لباس یافت و دستانش به جسارت روی بدن لاغر او پیچید و فقط در مورد یک چیز س askedال کرد. او سر خود را در دهان خود قرار داد و به او چاک داد و از بالا شروع به لعنتی کرد. انتهای آن را چسباند ، آن را به کناره مهره بست ، به مقعد فکر کرد و تقریباً با انگشت خود نقطه را بدون روغن کاری آماده کرد. او به او گفت سرش را با زبان خیس کند ، پشت خود را به عقب برگرداند و به کشیدن الاغ محکم ادامه داد. او بالا رفت تا نقطه را از بالا و عقب بکشد ، پمپ را از اسپرم به عکسای کیرتوکس عقب و جلو چرخاند و به گربه دوم برساند.