ساشا دو پسر را به ملاقات دعوت کرد ، او اعلام کرد که تولد است و قول داد یک شامپاین همراه با کیک. معلوم شد که به غیر از آنها هیچ کس به تعطیلات خود دعوت نشده است ، اما او از چنین کارزار معمولی خوشحال شد. بعد از نوشیدن شامپاین ، آنها یک اسباب بازی و لیوان نرم برای او ریختند و در آشپزخانه شروع به خرج کردن یکدیگر کردند. با کاشتن یک فاحشه با بیدمشک برهنه روی صندلی ، آنها به طور همزمان به هر دو عضو یک ضربه دادند. آهسته در دام سرطان ، مردی که روی الاغش نشسته بود ساشا را با یک گربه از بالای سرش بلند کرد ، دومی که مشتاقانه شلخته کرد ، از عکس های سکسی خارجی ها هم پاشید و می خواست گردنش را به شدت مشت کند. او به سرعت هر گونه تغییر وضعیت را برداشت و وقتی بچه ها شروع به قرار دادن اعضا در یک باره در دو سوراخ کردند ، کف دست خود را به مشت فشار داد و شروع به تحمل هر دو سوراخ با چنین قطری کرد. آنها دختر تازه به دنیا آمده را روی زمین گذاشتند و دهان و صورت او را با اسپرم داغ پر کردند.